،،، نمــــکـدون ،،،

دلتنگ شده ام .......... دلتنگ خود, خودم

صبح هم ماجرای ساده ایست

گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند

این روزها

اگر خون هم گریه کنی 

عمق همدردی دیگران با تو 

یک کلمه است 

" آخـــــــی "

از این تکرار ساعتها

از این بیهوده بودنها

از این بی تاب ماندنها

از این تردیدها

نیرنگها

از این رنگین کمان سرد آدمها

و از این مرگ باورها و رویاها

پریشانم …

دلم پرواز میخواهد !

از سکـــوتــم بتـــرس ...! وقتــي که ساکـــت مي شوم ... لابـد 

درد دل هايــم سنــگـین است ...

توی مارپله ی زندگی،

مهره نباش که هر چی گفتن بگی باشه،

تاس باش که هر چی گفتی بگن باشه !

تو بدهکارى ..

به من ..

و به تمام ” دوستت دارم ” هاى ناگفته اى

که پشت دیوار غرورت ماند ،

و آنها را بلعیدى ..

تا نشان دهى که منطقى هستى !

خدایا ازت شاکیم ، میشه بگی روی پیشونیم چی نوشتی ؟؟؟

 کاش پشت پاکت سیگار

به جای تصویر ریه بعد از کشیدن سیگار

تصویر اعصاب های خراب

قبل از کشیدن سیگار را می گذاشتند…!

 روزهایی که تحقیر میشدم و التماس میکردم 

یاد حرف های پدر ژپتو به پینوکیو افتادم....

پینوکیو ! چوب بمان!!!

آدم ها سنگی اند ! دنیایشان قشنگ نیست!!!

 پسرک ارضا نشد بیرون کشید از رابطه

 دخترک اما باردار شده بود

 از خاطره

همه رفتن هیئت ولی من نرفتم 

بدم میاد از اون جماعتی که فقط واسه چشم چرونی میرن توو مسیر هیئت ...

اسم خودشونم میزارن هیئتی ...

رفتم وبلاگ دیگم

همین که آهنگش شروع شد اشک منم شروع کرد به ریختن

چراشو نمیدونم؟؟؟

زخمی بر پهلویم است ،

روزگار نمک میپاشد

و من پیچ و تاب میخورم

و همه گمان میکنند که میرقصم !

 امشب یکم با خودم و افکارم درگیرم

دارم به همه بی اعتماد میشم

آهای تویی که میای از دیگران بد میگی خودت چیکاره ای؟؟؟؟

تمام احساسات ناب

تمام احساسات قشنگ و معنی دار

 تمام احساسات لطیف

همه رو میریزم توی گودال

با خاک میپوشونم 

یه سنگ بزرگ و سفت و سخت میزارم روش

هر چند وقت یه بار  میام سراغش یه فاتحه واسش میخونم

الهه.... نمکدون

چه سنگین گذشت عصر بارانی ام

گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را

گریه ام..

فریادم..